یکی از مهمترین نیازهای زندگی ایجاد ارتباط با سائر انسانها و همنشینی با دیگران است. برای اینکه به این نیاز خوب پاسخ داده شود، باید دوستانی از افراد نیک داشته باشیم.
دوستان ما بخش مهمی از شخصیت مارا میآفرینند. شخصیت ما از روی دوستان ما میشود گمان زد.
چرا دوستان میتوانند چنین نقشی ایفا کنند؟
سه دلیل اصلی دارد:
1- اگر دوست عاقل و خردمند و خوب داشته باشیم، عقل ما با عقل او جمع میشود و احتمال خطا را پایین میآورد.
2- یاران نیک آیینهی یکدیگرند، دوست اگر عیب و نقصی ببیند به شما خواهد گفت.دوستان عیب جوی یکدیگر نیستند بلکه مشفق یکدیگرند.
3-مهمترین نقش دوستی ایجاد حریم امن است
زندگی اجتماعی توأم با پارهای از ترسها و سرکوبها و ملاحظات است که یک صورتک را بر ما الزام میکند که این صورتک گاهی کشیدنش طاقتفرسا است. دوست حریم امن است مثل خانهی انسان است وقتی به کسی اطمینان میورزیم و معتمد ماست رفته رفته این ترسها و نقابها فرو میریزد و خویشتن واقعی ما آشکار میشود و او مثل آینه در برابر ما ایستاده. بنابراین به این معنا مهمترین نقش دوست این نیست که به شما بگوید عیب تو این است، مهمترین نقش دوست این است که برای تو هست. و حریم امن برای تو فراهم میکند و تو در آن حریم عریان میشوی و در آیینه وجود او میتابی و خودت را میبینی.و همین که معتمد و حامی است حق دوستی خودش را ادا کرده است.
چگونه این دوستی ایجاد کنیم؟
دوستی تنها زمانی پیش میآید که ما احترامی عمیق برای حقوق، نگرشها و احساسات دیگران قایل باشیم همانطور که برای خود قایلیم. باید دیگران را آنگونه که هستند پذیرا باشیم بی آنکه نیازها و انتظارات خود را به آنها تحمیل کنیم. هر انسانی باید به داشتن دیدگاه خویش از جهان مجاز باشد. دوستی بازتاب احترام عمیق برای ارزش انسانهاست.دوستی به ما میگوید که دیگران تنها به این دلیل وجود ندارند که نیازهایمان را برآورند و زندگی ما را سرشار سازند. آنان نیز زندگی و نیازهایی دارند که باید تحقق یابند. در دوستی هر فرد حضور دیگری را تأیید میکند و تمامیت او را تقویت مینماید. در رفتارهایش تلاش میکند نشان دهد که او را محترم میشمارد و تحسیناش میکند.
در ضعف هیچ پیوندی پایه نمیگیرد. حجب، عدم اطمینان، ترس از خطر کردن، ما را از کنار هم بودن محروم میسازد. پیوندها به شجاعت، به بیان و به تعهد نیازمندند. در روابط انسانی گریزی از مشکلات نیست. پیوندی که کامل و سراسر امن، شاد و محکم باشد وجود ندارد. به دلیل جوهره پیوند که همیشه دو یا چند نفر را شامل میشود همواره اختلافاتی وجود دارد. که برخی از این اختلافات در زمان حال غیر قابل حلاند، اما در طول زمان میتوان بر آنها فایق آمد. گروهی نیز برای همیشه حل ناشده باقی میمانند. برای رویارویی با آنچه از راه میرسد به شجاعت و درک «این نیز بگذرد» نیاز داریم. ما برای زیستن در کنار یکدیگر به شجاعت نیاز داریم. این در دست ماست که چگونه به پیوندها و دوستیهایمان فرصت شکوفا شدن ببخشیم.
نظرات